به گزارش بخش سیاسی شبکه اطلاع رسانی افغانستان (afghanpaper)، امراض روانی مثل افسردگی و اضطراب بخش پنهانی از مصیبت جنگ در کشور ماست به نحوی که تخمین زده می شود پنجاه درصد مردم افغانستان به امراض روانی مبتلا هستند.
اما اسفناک تر از همه این امراضی روحی و روانی، مصایبی است که بر کودکان و اطفال و نوجوانان وارد می گردد و آنها را تبدیل به قربانیان اصلی خشونت ها در افغانستان کرده است. روزی درگیر و دار درگیری ها خانوادگی ، زمانی در چنگال اختطاف گران و دزدان ، شامگاهی در دام شکارچیان باند اعضای بدن ، گاهی زیر بار تجاوزات جنسی و همیشه در صف اول قربانیان جنگ .
بنا بر گزارشات برخی سازمان های بین المللی سالانه قریب به هزار کودک بر اثر خشونت در افغانستان کشته می شوند، یعنی تقریبا روزی سه کودک. گفته میشود سی درصد از این کودکان در اثر حملات ناتو و دیگران در اثر حملات انتحاری، بمبهای کنار جاده ای و درگیریهای مسلحانه کشته می شوند.
خشونت های خانوادگی، استخدام آنها در گروههای مسلح غیر قانونی، فقر و بیماری نیز در کنار خشونتهای ناشی از جنگ مشکلاتی است که کودکان افغانستان با آن دست و پنجه نرم می کنند. زنان و کودکان هموطن، بیش از هر چیز در هیاهوی جنگ قدرت در افغانستان و نبردی که معلوم نیست تا چه وقت ادامه داشته باشد، قربانی می شوند. از یک سو قربانی نگاه و ساختار فرهنگی جامعه و از یک سو قربانی مستقیم جنگ.
سازمان های بین المللی و نهادهای حمایت از کودکان و حتی حقوق بشر هم تنها همه ساله گزارشهایی را در مورد میزان تلفات غیرنظامیان در افغانستان منتشر می کنند، اما هر ساله این تلفات افزایش می یابد.
دولتمردان ما در این باره چه کار می کنند؟ شما خوانندگان عزیز انصاف دهید، آیا جزء به فکر خویش و خویشاوندان خود بودن، تاکنون اقدامی که به نفع این کودکان باشد از سوی مقامات مسئول دیده و یا شنیده اید؟ آیا این دولتمردان وجدان ندارند که تنها به فکر خود هستند و به رفع این مشکلات اقدامی انجام نمی دهند؟
مسئولان و مقامات کشور ما فقط به فکر زد و بندهای سیاسی، حزب و حزب بازی، چسبیدن به کرسی ریاست و به دست آوردن مال و اموال برای ورثه خود هستند، در حالیکه روز به روز کودکان هموطن ما در اوج فلاکت و بدبختی جان می دهند.
واقعا جای شرم دارد برخی اخباری که نشانگر اوج فساد در ارگ ریاست جمهوری است. جای بسی خجالت است وقتی می بینیم که نمایندگان پارلمان در قبال چند دالر ناچیز تابعیت کشور خود را ترک و برای گرفتن تابعیت غربی تا مرز ترک دین خود و مسیحی شدن پیش می روند. جای تاسف دارد که مسئولان امنیتی کشور چشم به فرامین غرب دوخته اند و یک روز با طالبان پاکستانی در صلح و روز دیگر در جنگ اند. از مسئولان فرهنگی هم که نیازی به سخن گفتن نیست. شخص غلام فاروق وردک وزیر معارف خود نشانگر وضعیت معارف کشور می باشد.
حال آینده این کودک سیه روز با این دولتمردان دنیاطلب چه می شود، فقط خدا می داند و بس.
بادیدن این تصا ویر دل هرانسان به درد می اید خداوند خودش به حال این طفلان معصوم وطن رحم کند خیلی جالب است ایا امروز کسانی که در پست های مهم دولتی نصب شده اند مسلمان استند ؟ ایا در اسلام بی عدالتی ، غارت ، چور و چپاول ، فساد ، جنایت ، تبعیض ، وحشت و بربریت وجود دارد ؟ اگر مفاسد بالای در اسلام وجود ندارد پس این همه فساد ، بی عدالتی ، غارت و بدختی که سراسر نظام را فرا گرفته ناشی از چی است ، ای کاش ایشان عیسوی ، موسوی ، یهودی ، نصرانی و یا بودیست میبودند چون امروز اکثریت از کشور های عیسوی ، موسوی ، یهودی و نصرانی در بلند ترین سطح از اسایش ، رفع ، عدالت و قانونیت به سر میبرند ایا همین پول کشور های عیسوی و موسوی و یهودی نیست که به اصطلاح دولتی های مسلمان را چنان مست و نشه ساخته که نمی دانند در اسمان زنده گی میکنند یا در زمین ؟ ایا همین مقامات بلند پایه دولتی مسول و مرتکیبن همه بدبختی ها و مفاسد نیستد البته که استند پس ایشان مرتد استند و جزای ارتداد مرگ است . موضوع دوم ایا در مقامات بلند پایه حکومت کدام یکی ایشان افغان است ؟ ایا در فرهنگ افغانی خیانت ، وطنفروشی ، تجاوز به ناموس ، رشوه ، احتکار ، یافتن پول از هر راهی که باشد انرشیزم ، بی قانونی وجود دارد ؟ اگر ندارد پس چرا همه افغانستان از دست این دولت و حکومت غرق در چنین مفاسد به تنک امده و به هزار ها تن هر روز از کشور فرار میکنند ، بلاخره میتوان چنین نتیجه گیری کرد که تمامی ایجادگران دولت و حکومت به استثنای چندتن نه افغان ، نه خارجی ،نه مسلمان ، نه عیسوی و نه موسوی و یهودی و نه انسان استند بلکه همه به استثنا چند تن همه از جمله وحشی ترین و فاسدترین دکاندارن جهان استند که لیاقت داشتن تابعیت هیچ کشور و هیچ دین و آین را ندارند ایشان به جز از اینکه یک یک محکوم به مرک شده و پول غارت شده از ایشان مصادره کردد دیگر هیچ چاره برای رهایی افغانستان از نزد این دکانداران وجود ندارد همه باید بدانند که محبت با پول و کرسی نه تنها ایشان را از دایره تمام ادیان خارج ساخته بلکه نامبرده ها از فرهنگ افغانی و انسانی نیز خیلی دور رفته اند که برای ترمیم یک سلسله ارزش ها در افغانستان یک قرن دیگر لازم است تا دوباره احیا شود و حامیان دولت فعلی به استثنای چند تن نیز از دایره افغانیت ، اسلامیت حتی انسانیت خیلی ها دور شده اند .